part 30
اقای پارک = منم میخواستم در مورد این موضوع با خود یوری صحبت کنم ولی حالا که شما هم اینجا هستید اینجا میگم حالا که یوری به نظرم دیگه بزرگ شده و میتونه از پس خودش بر بیاد و دیگه اخرای سال هم هست و امسال همتون فارغ التحصیل میشید ...من تصمیم گرفتم برا یوری یه خونه تو بوسان بگیرم و بزارم تنها و مستقل زندگی کنه ولی حالا که خوشبختانه دوست پسر داره میتونم اجازه بدم با هم تو اون خونه زندگی کنید ....///نکته = بچه ها از اشنایی بچه ها باهم نه ماه میگذره و الان اخرای ساله //
اقای پارک از جاش بلند میشه و میره سمت کمد و بازش میکنه و یه کلید بر میداره و به سمت یوری میگیره و بهش میده ...
اقای پارک = بیا دخترم ....میخواستم اخر سال بهت به عنوان هدیه ی فارغ التحصیلی بهت بدم ولی خب یکم زود شد ..به هر حال مبارکت باشه ... درسته که قبل از این محدودیت هایی داشتی و باید از ما اجازه میرفتی ....ولی حالا دیگه لازم به این کار نیست ...با دوستاتم میتونی بری جزیره جوجو خوش بگذره دخترم ...
// یوری که با شنیدن حرف های پدرش هر لحظه بیشتر تو شک میرفت و از سر خوشحالی بغض تمام وجودش رو فرا میگرفت ...با ناباوری از جاش بلند شد و به سمت پدرش رفت و محکم بغلش کرد ...//
اقای پارک = باشه باشه دیگه ...بسه ...نگفتم گریه کنی...دوستات اینجان ...
یوری = //اشکاشو سریع پاک میکنه // امممم....چی من ...گریه نکردم...چی میگی بابا جلو بچه ها من اصلا گریه نمیکنم ...
اقای پارک = باشه باشه ..حالا هم برو همه ی وسایلاتو جمع کن و برو ماشینت تو پارکینگه دیگه ....
یوری = باشه ...ممنون ...بچه ها ...میشه بیاین کمکم وسایلامو جمع کنم ...
جونگین = اره حتما ...
فیلیکس = خوشحال میشیم ...
هان = بریم ...
هیون = بریم ..
یوری و پسرا میرن و باهم کمک میکنن تا یوری وسایلاشو جمع کنه بعد ازیک ساعت یوری و پسرا با چند تا چمدون بزرگ از اتاق میان بیرون بوری به سمت پدر و مادرش میره و باهاشون خداحافظی میکنه ...و از خونه خارج میشه ...جونگین و فیلیکس و هیون با ماشین هیون میرن و هان و یوری هم با هم میرن ....چون هان هم باید وسایلشو جمع میکرد برا سفر ...یوری و هان با هم وارد خونه ی هان شدن که یوری با ورود به خونه ی هان وحو وایب خونه ی هان میشه ...انگار وقتی وارد اون خونه میشدی امواج بزرگی از موسیقی و ارامش و حس طبیعت به سمتت هجوم میاره ... یوری که همینطور تو افکار و احساسات خودش غرق بود با صدای هان به خودش اومد ....
هان = خوشت اومد ...
_____________________________________
کامنت بزارید دیگهههههههه...
از بین دویست و خورده ای نفر فقط 6 نفر کامنت میزارن؟!
انصافههههههههه؟!
لایک هم فراموش نشود!!
♡♡♡
اقای پارک از جاش بلند میشه و میره سمت کمد و بازش میکنه و یه کلید بر میداره و به سمت یوری میگیره و بهش میده ...
اقای پارک = بیا دخترم ....میخواستم اخر سال بهت به عنوان هدیه ی فارغ التحصیلی بهت بدم ولی خب یکم زود شد ..به هر حال مبارکت باشه ... درسته که قبل از این محدودیت هایی داشتی و باید از ما اجازه میرفتی ....ولی حالا دیگه لازم به این کار نیست ...با دوستاتم میتونی بری جزیره جوجو خوش بگذره دخترم ...
// یوری که با شنیدن حرف های پدرش هر لحظه بیشتر تو شک میرفت و از سر خوشحالی بغض تمام وجودش رو فرا میگرفت ...با ناباوری از جاش بلند شد و به سمت پدرش رفت و محکم بغلش کرد ...//
اقای پارک = باشه باشه دیگه ...بسه ...نگفتم گریه کنی...دوستات اینجان ...
یوری = //اشکاشو سریع پاک میکنه // امممم....چی من ...گریه نکردم...چی میگی بابا جلو بچه ها من اصلا گریه نمیکنم ...
اقای پارک = باشه باشه ..حالا هم برو همه ی وسایلاتو جمع کن و برو ماشینت تو پارکینگه دیگه ....
یوری = باشه ...ممنون ...بچه ها ...میشه بیاین کمکم وسایلامو جمع کنم ...
جونگین = اره حتما ...
فیلیکس = خوشحال میشیم ...
هان = بریم ...
هیون = بریم ..
یوری و پسرا میرن و باهم کمک میکنن تا یوری وسایلاشو جمع کنه بعد ازیک ساعت یوری و پسرا با چند تا چمدون بزرگ از اتاق میان بیرون بوری به سمت پدر و مادرش میره و باهاشون خداحافظی میکنه ...و از خونه خارج میشه ...جونگین و فیلیکس و هیون با ماشین هیون میرن و هان و یوری هم با هم میرن ....چون هان هم باید وسایلشو جمع میکرد برا سفر ...یوری و هان با هم وارد خونه ی هان شدن که یوری با ورود به خونه ی هان وحو وایب خونه ی هان میشه ...انگار وقتی وارد اون خونه میشدی امواج بزرگی از موسیقی و ارامش و حس طبیعت به سمتت هجوم میاره ... یوری که همینطور تو افکار و احساسات خودش غرق بود با صدای هان به خودش اومد ....
هان = خوشت اومد ...
_____________________________________
کامنت بزارید دیگهههههههه...
از بین دویست و خورده ای نفر فقط 6 نفر کامنت میزارن؟!
انصافههههههههه؟!
لایک هم فراموش نشود!!
♡♡♡
- ۷.۹k
- ۱۲ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط